سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
آن که میان خود و خدا را به صلاح دارد ، خدا میان او و مردم را به صلاح آرد ، و آن که کار آخرت خود درست کند ، خدا کار دنیاى او را سامان دهد ، و آن که او را از خود بر خویشتن واعظى است ، خدا را بر او حافظى است . [نهج البلاغه]
 
امروز: سه شنبه 103 اردیبهشت 25

مقدمه:
اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ
هیچ معبودى نیست جز خداوند یگانه زنده‏، که قائم به ذات خویش است‏، و موجودات دیگر، قائم به او هستند؛ هیچگاه خواب سبک و سنگینى او را فرانمى‏گیرد؛ [و لحظه‏اى از تدبیر جهان هستى‏، غافل نمى‏ماند؛]

شرح:
مطالعات انجام شده حاکی از آن است که حتی رباتها هم مانند باید انسانها مدت زمانی از طول روز را به استراحت اختصاص دهند.
خوابیدن به انسانها کمک می کند تا با نیروی بیشتری روز جدید را آغار کرده و از توانایی بیشتری برای مقابله با مشکلات روزانه زندگ خود برخوردار شوند.
بر این اساس در رباتهایی که که فعالیتهای متناوبی برای آنها تعریف شده است، ربات مورد نظر پس از گذشت مئت زمانی از فعالین باز ایستاده و زمانی را صرف تمرکز  بر روی موانع و مشکلات موجود می کند ؛ این توقف به یقین منافع بسیاری را در عملکرد بعدی آن در بر خواهد داشت.
ممکن است یک ربات تمام طول روز را به جستجوی مناظر و حتی عبور از موانع بگذراند ؛ در هنگام شب این ربات فعالیت های روزانه خود را مورد بازنگری قرار داده و طرحی از محیط اطراف را شناسایی می کند.

بنابراین یک ربات در هنگام توقف یا به اصطلاح استراحت شیوه هایی برای را رسیدن به موفقیت مورد بررسی قرار می دهد که سبب می شود روز کاری موفق تری را پیش رو داشته باشد.

منبع : technovelgy.com به نقل از ویژه نامه روزنامه جام جم


 نوشته شده توسط احسان.ع در یکشنبه 86/2/23 و ساعت 8:48 عصر | نظرات دیگران()

مقدمه:
شاید اکثر ما سیر در زمان(مخصوصاً آینده) را یکی از خصوصیات خارق العاده ای می دانیم که گاهی توسط روح انجام میگیرد و کسانی با تزکیه نفس یا کسانی مثل مرتاض های هندی با سختی دادن به خود این کار را انجام می دهند... اما یک تحقیق علمی ثابت کرد که خداوند حکیم مغز ما طوری آفریده که در زمان به جلو میرود اما ما متوجه نیستیم!

شرح:
یک از دانشمندان محقق که روی مغز و عملکرد آن تحقیق می کرد یکی از دوستان خود را که جراح مغز بود متقاعد کرد که بدون اینکه اشکالی پیش آید در یکی از عمل های جراحی او حاضر شده و روی مغز بیمار آزمایشاتی انجام دهد.
در این آزمایش او بوسیله یک سیگنال الکتریکی قسمتی از مغز را که مسئول صدور فرمان حرکت به انگشت دست بود را تحریک کرد و فاصله زمانی اعمال تحریک تا پاسخ دادن انگشت (حرکت کردن) به آن را بارها اندازه گرفت و شاید بعداً هم این آزمایشات را تکرار کرده باشد.

نتیجه آزمایش نشان داد که بین اعمال تحریک مغز تا حرکت کردن دست 0.5 ثانیه اختلاف زمانی وجود دارد! با این حساب ما همیشه و همیشه 0.5 ثانیه از اتفاقات دنیای اطراف خود بی خبریم و زمان مرگ هم 0.5 ثانیه آخر عمر را تجربه نمی کنیم چون وقتی انسان میمیرد در حالی مرده که هنوز تحریکات 0.5 ثانیه قبل به مغزش نرسیده که شاید در این 0.5 ثانیه اتفاق مهمی رخ بدهد و به نظر من این با عل خداوند سازگار نیست!!!

اما آزمایشات بعدی نشان داد که اینگونه نیست؛
بخشی از این آزمایش چنین بو که فرد داوطلب بنا بود که به محض شنیدن صدا یک کلید را فشار دهد و وسایل سنجش و نمایش سیگنالهای مغزی را هم به سر او وصل کردند.
نتیجه آزمایش این بود که از زمانی که مغز مستقیماً تحریک می شود تا زمان پاسخ ماهیچه 0.5 ثانیه طول می کشد ؛ اما از زمانی که مغز به صورت غیر مستقیم(یعنی از طریق حواس و اندام حسی مثل گوش) تحریک می شود بین ایجاد عامل تحریک و پاسخ ماهیچه هیچ فاصله ای وجود ندارد!!!! یعنی 0 ثانیه!!!!

این آزمایشات و مقایسه نتایج آزمایشات مشابه نشان داد که مغز انسان 0.5 ثانیه زودتر اتفاقاتی را که هنوز رخ نداده پیش بینی می کند یعنی مغز ما با عواملی که 0.5 ثانیه بعد اتفاق خواهند افتاد تحریک می شود و دستور لازم را صادر می کند!!!!

فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ
پس بزرگ است خدایى که بهترین آفرینندگان است‏!


 نوشته شده توسط احسان.ع در یکشنبه 86/2/23 و ساعت 3:9 عصر | نظرات دیگران()

مقدمه:
سوره نور - آیه 31 :

وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را [از نگاه هوس‏آلود] فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است‏- آشکار ننمایند و [اطراف‏] روسرى‏هاى خود را بر سینه خود افکنند [تا گردن و سینه با آن پوشانده شود]، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان‏، یا پدرانشان‏، یا پدر شوهرانشان‏، یا پسرانشان‏، یا پسران همسرانشان‏، یا برادرانشان‏، یا پسران برادرانشان‏، یا پسران خواهرانشان‏، یا زنان هم‏کیششان‏، یا بردگانشان [=کنیزانشان‏]، یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود [و صداى خلخال که برپا دارند به گوش رسد]. و همگى بسوى خدا بازگردید اى مؤمنان‏، تا رستگار شوید!

توضیح:
توضیح این موضوع رو با یه مثال روشن بیان می کنم که محل وقوع اون رو آمریکا فرض کردیم:
همه می دونیم در آمریکا یک سری فیلمهایی تولید میشه که قانوناً برای بینندگان اون محدودیت سنی وجود داره؛ مثلا+18 که افراد زیر 18 سال مجاز به تماشای اون نیستند چون ممنوعه.
حالا فرض می کنیم سینما این فیلم رو روی پرده داره. امروز پسری شناسنامه در دست میاد و به مسئولش میگه طبق این شناسنامه من امروز 17 سال و 11 ماه و 29 روزمه و همه میدونن غیر منطقیه اگه بگیی من اگر امروز فیلمو ببینم فاسد میشم ولی از فردا دیگه فاسد نمیشم.
خوب حرفش حسابه پس اونو راه میدن تو؛
فرداش یکی دیگه شناسنامه به دست میاد و میگه طبق این شناسنامه من امروز 17 سال و 11 ماه و 28 روزمه و من عقلم و فهم با اون پسر دیروز که 29 روزه بود فرقی نداره و تو یک روز من عاقل تر که نمیشم.
فردا و فردا ها پسرهای 27 روزه ، 26 روزه ، 25 روزه و... میان و یک روز میبینیم که پسر 12 ساله هم مجاز به تماشای فیلمی میشه که یک روز +18 بود...

ما آدم ها همه همینطور فریب شیطان رو می خوریم. شیطان وقتی می خواد وسوسه کنه می دونه که یواش یواش میتونه یکی رو از راه به در کنه. روز اول که نمی آد بگه روسریت رو در بیار! روز اول میگه قانون خدا گفته موهای دختران و زنان باید پوشیده باشه اما اگه یک تار موت رو عمداً ( تأکید می کنم که نه تصادفی و سهواً) بیرون بذاری ایرای پیش نمیاد...
روز دوم میشه 2 تار مو و ... و بعد روسری میره عقب ، بعد پشت موها هم میاد بیرون ، بعد پاچه شلوار کوتاه میشه، بعد روسری برداشته میشه ، بعد.... و همینطور هم در همه امور مشابه؛ در آخر به فرمایش قرآن از چهارپایان هم مقاممون پایین تر میاد چون نمی شنویم ، عاقبت مردم رو نمی بینیم و فکر نمی کنیم چنانچه خداوند در قرآن در سوره الاعراف - آیه 179 میفرماید:

لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ

آنها دلها [= عقلها ]یى دارند که با آن [اندیشه نمى‏کنند، و] نمى‏فهمند؛ و چشمانى که با آن نمى‏بینند؛ و گوشهایى که با آن نمى‏شنوند؛ آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند [چرا که با داشتن همه‏گونه امکانات هدایت‏، باز هم گمراهند]!

بعداً انشاءالله در مورد آقایون و فریب شیطان صحبت می کنیم.
منبع: مباحث علمی جناب آقای دکتر صحافی


 نوشته شده توسط احسان.ع در شنبه 86/2/22 و ساعت 2:46 عصر | نظرات دیگران()

مقدمه:
برای ما انسانها انجام عملی که لازمه انجام آن عبور از مرزهای ابعاد 4 گانه باشد ممکن نیست مگر اینکه چنانچه در یادداشت (چگونه دنیا را در دستان خود بگیریم) به تزکیه نفس دست بزنیم و مراحل عرفانی را طی کنیم و صد البته به اذن الله...

واقعه از این قرار بود:
در مورد شیخ بهاء نقل شده که یک روز سرد برای نماز شب و صبح از خانه به مسجد می رفت؛ در راه پیرمرد پینه دوزی را دید که در سرما آتشی روشن کرده و (ظاهراً با لباسی مندرس) مشغول پینه دوزیست ؛ شیخ که علمی از کتاب داشت دلش به حالش سوخت و دستی به سندان آهنی او زد و آن را به طلا تبدیل کرد تا آن را بفروشد و به وضع زندگی خود سر و سامانی بدهد(که انشاءالله بعداً در مورد علم این کار صحبت می کنیم)
جالبه بگم که پیر مرد پینه دوز ناراحت شد و گفت مگر نمی دانی در دین اسلام دخل و تصرف در اموال مردم بدون اجازه صاحبش گناه است؟ سندان من رو به شکل قبلش تبدیل کن!!!
شیخ بهاء گفت من فقط می خواستم کمکی کرده باشم و علم من در همین حده که آهن رو به طلا تبدیل کنم و نمی تونم بر عکسشو انجام بدم.
( و این یعنی شیخ بهاء هم مقداری از علم به اذن الله کتاب نزدش بود)
در این موقع پنه دوز به سندان خود دست کشید و آن را آهن کرد و از آن به بعد به شیخ پینه دوز معروف شد و جالب اینجاست که شیخ بهاء شاگرد شیخ پینه دوز شد...


 نوشته شده توسط احسان.ع در شنبه 86/2/22 و ساعت 2:3 عصر | نظرات دیگران()

مقدمه:
همه ما می توانیم با تذکیه نفس و ترقی کسب قابلیت های معنوی لیاقت دریافت توانایی های خارق العاده از جمله سیر در زمان و طی مسافتهای طولانی در یک چشم به هم زدن به اذن الله بشویم. چنانچه در قرآن ذکر شده : « کسی که در محضر حضرت سلیمان(ع) بود توانست در یک چشم به هم زدن تخت بلقیس، ملکه سباء را به نزد حضرت سلیمان بیاورد»

توضیح:
برای کسب این توانایی قرآن مستقیماً ما را راهنمایی کرده:
«یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ
اى گروه جنّ و انس‏! اگر مى‏توانید از مرزهاى آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید، ولى هرگز نمى‏توانید، مگر با نیرویى [فوق العاده‏]!»

توضیح در مورد آیه بالا :
مشخصه که مرزهای آسمان و زمین به معنای مرزهای ابعاد 4 گانه ایست که ما انسانها در آن محصوریم(والله اعلم)، و در مورد ابعاد زنگی جن ها که اطلاع دقیقی ندارم.

روی این مطلب خیلی دقت کنید : مگر با نیرویی فوق العاده... حال چگونه با این نیرو دسترسی پیدا می کنیم؟
در عالم خلقت خداوند علمی هست که خداوند در قرآن از آن به عنوان کتاب مبین یاد کرده. هر کس به علمی از این کتاب دسترسی پیدا کند، توانایی انجام کارهایی خارق العاده را پیدا می کند مانند فردی که در محضر حضرت سلیمان حاضر بود در قرآن آمده که او
«[امّا] کسى که دانشى از کتاب [آسمانى‏] داشت گفت‏: (پیش از آنکه چشم بر هم زنى‏، آن را نزد تو خواهم آورد!) و هنگامى که [سلیمان‏] آن [تخت‏] را نزد خود ثابت و پابرجا دید...»
و دسترسی به علم این کتاب تنها با تزکیه نفس و عروج در مراحل معنوی و عرفانی امکان پذیر است مانند شیخ بهاء که داستانی از آن را در مطلب بعد انشاءالله ذکر می کنم...
پس با طی مراحلی که گفته شد می توان دنیای 4 بعدی و مرز های آن را (خطوط قرمز خداوند در مورد مقدورات ابعاد دنیا) در نوردید مانند داستان شیخ بهاء. به مطلب بعدی توجه کنید...


 نوشته شده توسط احسان.ع در شنبه 86/2/22 و ساعت 1:47 عصر | نظرات دیگران()
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره خودم

علم و اسلام
احسان.ع
به معراج برآیید چو از آل رسولید رخ ماه ببوسید چو بر بام بلندید

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 6
مجموع بازدیدها: 125018
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه